از یک گوشه ی اتاق به گوشه ی دیگر سفر می کند …تمام فاصله اش تا من همیشه همین قدر است …تنهایی !
***
باور کن فرق بزرگیست میان کسی که تنها مانده با کسی که تنهایی را انتخاب کرده…
***
دنیا تنهایی های زیادی دارد
اما…
تنهایی من دنیایی دارد!!
***
وشته می شود :زندگی
خوانده می شود :تنهائی
و معنای آن مرگ است
***
به اندازه همه خداحافظی های بی سلام
به قدر تمام نامه های بی جواب
به اندازه ایستادن های بی شمار
و همه ی بودن های نا تمام
خسته ام
راست گفته اند
ایستادگی تنهایی می آورد
****
صفحات شناسنامه ام کم دارند اسمت را
ولی دلم این چیزهارا نمیفهمد
در قلبم را تنها برای تو باز کرده ام
***
کوچه را دیدی به وقت شب چه تنها میشود بی تو از آن کوچه هم تنهاترم
***
باز هم مثل همیشه تنها میشوم دیوار اتاق پناهم
میدهد
بی پناه که باشی قدر دیوار را خوب میدانی
****
ن با خودم و این دنیا
غریبه ام
ای رفیق
تنهایم بگذار تا مانند شمعی خاموش شوم
***
گاهی نه گریه ارامت میکند
نه فریاد و سکوت
انجاست که باید با چشمانی خیس رو به اسمان بکنی و بگویی
خدایا تنها تو هستی که من را میخواهی
پس کنارم باش
****
رفاقت سیگار هم مصلحتیست
پول که نداشته باشی سیگار هم تنهایت میگذارد
***
تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد
یک بار قسمت کردم چندین برابر شد
***
بفهم
دیگرشبهادراز نیستند
این تویی که تنهایی
***
ی مثه سگ میمونه
عجیب وفاداره
اگه پاچه تو بگیره عمرا ولت کن
***
ما به تنهائی مدرنی مبتلا هستیم
حتی این شهر
با همه ی شلوغی اش
خیلی شب ها
در کوچه ای تاریک
آرام
گریه میکند